مجله نشر جامی

مروری بر زندگی و آثار دافنه دوموریه

«دافنه دوموریه» نمایشنامه‌نویس و نویسنده‌ی مشهور ادبیات انگلیس در ۱۳ می سال ۱۹۰۷ در شهر لندن چشم به جهان گشود. این چهره‌ی ادبیِ پرکار که آثار بسیاری از خود برجای گذاشته است، بیشتر به دلیل نگارش رمان جذاب و ماندگار «ربه‌کا» و اقتباس‌های سینماییِ آلفرد هیچکاک از آثارش شناخته می‌شود.

زندگی دافنه دوموریه

دافنه در خانواده‌ای هنرمند و فرهیخته به دنیا آمده بود؛ چرا که پدرش سر جرالد دوموریه و مادرش موریل بیمونت هر دو به بازیگری اشتغال داشتند. از طرف دیگر، پدر بزرگ او، جرج دوموریه نویسنده و کاریکاتوریست بود. دو خواهر دافنه نیز راه خانواده را ادامه دادند و نویسنده و نقاش شدند.

دوموریه تحصیلات خود را در انگلستان و فرانسه گذراند. زمانی که در فرانسه بود با مروری بر آثار پدر و پدربزرگش به نوشتن روی آورد. او در سال ۱۹۳۱ در پاریس، نخستین رمان خود را با عنوان «روح دوست داشتنی» به چاپ رساند. سپس در سال ۱۹۳۲ با مردی به نام فردریک ام. براونینگ ازدواج کرد. همسر وی در نیروی هوایی انگلستان و گارد محافظ کاخ سلطنتی اشتغال داشت. فردریک یکی از حامیان اصلی دوموریه بود و او را همواره به نوشتن تشویق می‌کرد. حاصل این ازدواج دو دختر و یک پسر بود.

داستان‌های دافنه پس از ازدواجش تغییرات بسیاری یافت و این تحول را می‌توان در اثری همچون «مهمانسرای جامائیکا» به خوبی مشاهده کرد. این کتاب در زمره‌ی آثار متوسط دوموریه قرار می‌گیرد و آلفرد هیچکاک نیز فیلمی با اقتباس از آن ساخته است.

در سال ۱۹۳۷ نیز کتاب «دوموریه‌ها» به چاپ رسید که نویسنده در آن تلاش می‌کند، شجره‌نامه‌ی خانوادگی خود را روایت نمایند.

در سال ۱۹۳۸ رمان «ربه‌کا» انتشار یافت و در همان زمان به قدری از آن استقبال شد که فیلمی به کارگردانی آلفرد هیچکاک با اقتباس از آن ساخته شد.

۱۴ سال پس از این موفقیت بزرگ، یعنی در سال ۱۹۵۲، دافنه کتاب «دختر عموی من راشل» را به چاپ رساند. این اثر شاخص و خواندنی، بار دیگر نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و با استقبال بسیاری مواجه شد.

دافنه دوموریه در ۱۹ آپریل ۱۹۸۹، زمانی که هشتاد و یک سال داشت به دلیل نارسایی قلبی در منزل خود چشم از دنیا بست و جسدش به درخواست خودش سوزانده شد.

معرفی برخی از آثار دافنه دوموریه

این نویسنده به‌حدی کارهای متفاوت در کارنامه‌ی خود دارد که نمی‌توان او را در مکتب خاصی جای داد. گاهی اوقات در چارچوب رئالیسم می‌نویسد و با توصیفات رمانتیک و خیال‌پردازانه به آن رنگ و روی دیگری می‌دهد و گاهی اوقات رمانی همچون «ربه‌کا» را ارائه می‌دهد که مملو از افکار زنانه و لطافت‌های خیال‌پردازانه است.

آشنایی با رمان «ربه‌کا»:

راوی این رمان دختر فقیری است که هیچ‌گاه نام حقیقی‌اش ذکر نمی‌شود و به عنوان پیش‌خدمت، در کنارِ زن نفرت‌انگیزی به نام «وان هوپر» زندگی می‌کند. این دختر جوان در سفر، فرصتی می‌یابد تا با «ماکسیم دووینتر» آشنا شود. «ماکسیم» ثروتمند و مشهور است؛ اما خانه‌ای که در آن زندگی می‌کند، یعنی قصر «ماندرلی» از خودش هم مشهورتر است. «ماکسیم» به طور غیرمنتظره‌ای از قهرمان رمان «ربه‌کا» خواستگاری می‌نماید و دخترک هم که تصور می‌کند شانس در خانه‌اش را زده است، این پیشنهاد را می‌پذیرد. از این‌جای داستان، او با نام خانم «دووینتر» شناخته می‌شود. زن جوان پس از ورود به عمارت «ماندرلی» متوجه می‌شود با این‌که ربه‌کا همسر اول ماکسیم، از دنیا رفته است؛ اما سایه‌ی سنگینش همچنان بر فضای عمارت حاکم است و ساکنان نیز تحت تأثیر او هستند. راوی اعتماد به‌نفس اندکی دارد و با شنیدن وصف جذابیت، زیبایی و مردم‌داری ربه‌کا، شیفته‌ی او می‌شود و تلاش می‌کند از همسرِ اولِ ماکسیم تقلید نماید. شخصیت اصلی داستان که سردرگم و پریشان است، خود را در شرایط سخت و دلهره‌آوری می‌یابد و سعی می‌کند پی به سرنوشت حقیقی ربه‌کا ببرد. سال‌ها از نگارش کتاب «ربه‌کا» توسط «دافنه دوموریه» می‌گذرد؛ اما این اثرِ ماندگار، همچنان در زمره‌ی بهترین رمان‌های عاشقانه و گوتیک قرار دارد.

آشنایی با رمان «دخترعموی من راشل»:

فیلیپ که در هفت سالگی یتیم شده است، توسط پسرعموی ثروتمند و جوانش که آمبرویز نام دارد، بزرگ می‌شود. آمبرویز مجرد است و همواره فیلیپ را وارث خود می‌نامد. این دو پسرعمو سال‌ها به دور از هر مشکلی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند تا این‌که بیماری به سراغ آمبرویز می‌آید. این مرد برای درمان به فلورانس سفر می‌کند و در آن شهر عاشق دخترعموی خود یعنی راشل می‌شود و با او ازدواج می‌کند و در همان فلورانس به صورت ناگهانی می‌میرد.

فیلیپ که به ازدواج پسرعمویش همواره مشکوک بود، با سوءظن به نکات نامه‌های آمبرویز توجه می‌کند. غم و اندوه مرگ پسرعمویش، قلب فیلیپ را با نفرت پر می‌کند، آن هم نفرت از بیوه‌ی پسرعمویش! هنگامی که راشل به آن‌جا می‌رسد، شخصیت اصلیِ رمان با زنی به دور از تصوراتش روبرو می‌شود. فیلیپ در مقابل خود، زنی زیبا و جذاب می‌بیند و مانند پسرعمویش نمی‌تواند در برابرِ این زنِ افسونگر، مقاومت کند؛ اما آیا ممکن است راشل در مرگ آمبرویز نقشی داشته باشد؟

آشنایی با مجموعه داستان راز زندگی یک زن:

این اثر دربرگیرنده‌ی پنج داستان از دافنه دوموریه است و به شما این فرصت را می‌دهد تا با نبوغ خارق‌العاده‌ی این نویسنده‌ی مشهور در زمینه‌ی داستان کوتاه نیز آشنا شوید. داستان اصلی این مجموعه که همان «راز زندگی یک زن» نام دارد، بر اساس یک اصل مسلم روانی نوشته شده و یکی از نظریه‌های معروف فروید را به ساده‌ترین وجه برای شما تشریح و تحلیل می‌کند. در این داستان زنی دست به خودکشی می‌زند و به نظر می‌رسد که هیچ دلیلی برای این کار ندارد. نویسنده، ما را قدم به قدم به گذشته‌ی این زن می‌برد و پرده از رازهای جالب و تکان‌دهنده‌ی زندگی وی برمی‌دارد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *